جدول جو
جدول جو

معنی فتق بابک - جستجوی لغت در جدول جو

فتق بابک
(فَ تَ قِ بَ)
فاتک. فدیک. نام پدر مانی. (ابن الندیم). این اسم بصورت فاتق، فایق بن مایان (یا مامان) و فتق بابک بن ابی برزام آمده است. رجوع به فاتک و فدیک شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فتح باب
تصویر فتح باب
گشودن در، کنایه از شروع کار
در علم نجوم کنایه از اتصال دو ستاره به گونه ای که خانه های آن ها مقابل هم باشد و این حالت را نشانۀ نزول باران یا برف می دانستند
فرهنگ فارسی عمید
(فَ حِ)
کنایه از باز کردن در و گشاد کارها باشد. (برهان) :
گفته ناگفته کند از فتح باب
تا از آن نی سیخ سوزد نی کباب.
مولوی.
بیا که فرقت تو چشم من چنان دربست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز.
حافظ.
رجوع به فتح الباب شود، ابتدای بارندگی. (برهان) :
تو آن کسی که ز باران فتح باب کفت
مزاج سنگ شود مستعد نشوونما.
انوری.
رجوع به فتح الباب شود، نظر دو کوکب که خانه های ایشان مقابل باشد. (برهان). و در این باره ذیل فتح الباب به تفصیل شرح داده شد. رجوع به فتح الباب شود
لغت نامه دهخدا